فشردگي خاك حاصل از تردد وسايل نقليه كشاورزي، تاثير منفي بر روي ساختار خاك هاي زراعي، و در صورت تشديد، توليد محصول را در كوتاه مدت و بلند مدت تحت تاثير قرار مي دهد . بزرگي وسايل نقليه كشاورزي و توزيع فشار تماسي در سطح خاك به طور مستقيم فشردگي را تحت تاثير قرار مي دهد بنابراين بهينه سازي پارامترهاي تاير براي اعتدال و توزيع يكنواخت فشار تماسي مهم است . از اين رو بررسي دقيق و تحقيقي جامع در زمينه اثر تردد تايرهاي با اندازه و الگوهاي مختلف توليد شده در داخل كشور با استفاده از سامانه آزمونگر تاير روي ميزان فشردگي عمودي لايه هاي خاك و تعيين مقاومت حركتي تاير امري ضروري است. در اين تحقيق يك شاسي داخلي و خارجي به منظور اعمال بار عمودي و يك الكتروموتور و كنترل كننده سرعت براي تنظيم سرعت حركت و يك گيربكس براي اتصال به تاير استفاده شد. به منظور اعمال دقيق بار عمودي روي تاير يك مبدل نيرو بين سيلندر هيدروليك و شاسي نصب گرديد. جهت تعيين مقاومت حركتي تاير از مبدل گشتاور ديجيتالي بين الكتروموتور سه فاز و گيربكس استفاده شد. مدل المان محدود شاسي ايجاد و با استفاده از نرم افزار انسيس مورد تحليل تنش و جابجايي قرار گرفت. ارزيابي سامانه با استفاده از طرح آزمايشي فاكتوريل با دو بار عمودي و دو فشار SAS با تاير در خاك رسي-لومي انجام و داده هاي حاصل از آزمايش با استفاده از نرم افزار آماري 9.1 تحليل گرديد. نتايج حاكي از اين بود كه افزايش فشار باد تاير در يك بار عمودي ثابت باعث افزايش قابل توجه فشردگي در مركز تاير مي شود. همچنين با افزايش بار عمودي روي تاير در يك فشار باد ثابت فشردگي در كناره تاير به طور قابل ملاحظه اي افزايش يافت. آناليز آماري نشان داد كه افزايش فشار باد باعث افزايش معني دار ضريب مقاومت حركتي تاير در بار عمودي ثابت گرديد.

طرح تحت عنوان طراحي و ساخت ماشين خودكار كنترل كيفي جعبه دنده ي تراكتور مسي فرگوسن MF 285 مي باشد و لازم به توضيح است كه يكي از مشكلات اساسي و فني كه در زمينه ي توليدات صنعتي با آنها روبرو هستيم، توليد قطعات با كيفيت پايين است. يكي از اين قطعات توليدي كه كاربرد بسيار زيادي در تمام زمينه ها دارد، سيستم هاي دوار بخصوص جعبه دنده ها مي باشند. جعبه دنده ها در زمينه ي كشاورزي نيز كاربرد گسترده اي داشته و نقش مهمتري را در تراكتور به عنوان اصلي ترين وسيله در بخش كشاورزي ايفا مي كنند. اما در حين كار هنگامي كه دچار ايراداتي همچون شكست و سائيدگي دندانه ها، خرابي بلبرينگ ها، خميدگي در شفت ها و نابالانسي محورهاي داخلي مي شوند، باعث خسارات جبران ناپذيري در ميزان عملكرد و بهره وري نهايي، اقتصاد زندگي كشاورزان و در نهايت اقتصاد كشور خواهند شد. لذا به منظور كاهش احتمال وقوع چنين ايراداتي در جعبه دنده ها در هنگام كار تراكتور در مزارع بر آن شديم تا در اين تحقيق ماشيني را طراحي كرده و بسازيم تا به صورت عملي و بطور غير مخرب به تشخيص و طبقه بندي عيوب متداول جعبه دنده تراكتور مسي فرگوسن MF285 قبل از مونتاژ آن بر روي تراكتور بپردازد. ماشين ساخته شده براساس روش پايش وضعيت Condition Monitoring -CM به كنترل كيفي جعبه دنده ها مي پردازد. ماشين مذكور مجهز به يكس سيستم كنترل و قابل برنامه ريزي است و پيشرفته ترين ماشين در نوع خود مي باشد كه بصورت تمام اتوماتيك و كاملا مكاترونيك عمل مي نمايد و بصورت ON LINE قادر به تشخيص عيوب داخلي جعبه دنده (قبل از نصب بر روي تراكتور) توسط تست غير مخرب، بطور همزمان با استفاده از هر دو روش آناليز سيگنال هاي ارتعاشي و صدا مي باشد. داده برداري با استفاده از يك سنسور اندازه گيري سرعت ارتعاشات و يك ميكروفن با مبدل صدا كه هر دو بر روي بدنه ي جعبه دنده ها نصب شده و مستقيما به قسمت PLC(Programmable Logic Controller دستگاه مرتبط مي باشند، صورت مي پذيرد. سيگنال هاي ارتعاشي و صداي مربوط به هر جعبه دنده ي مورد تست (چه سالم و چه معيوب با انواع عيوب از قبيل سايش زياد، متوسط و كم چرخدنده، شكستگي يك دندانه در چرخدنده، بلبرينگ معيوب، ناهم محوري، نابالانسي و غيره) بطور جداگانه و در دو حالت با بار و بدون بار ضبط گرديده و بصورت نمودار در صفحه نمايش دستگاه نشان داده مي شود و اگر چنانچه دامنه ي تغييرات از حد مجاز مربوط به هر عيب، فراترباشد، دستگاه علاوه بر نمايش در صفحه مانيتور، بصورت آلارم اعلام عيب مي كند. لازم به توضيح است كه دستگاه با ساختار بسيار مناسب و با كارائي 100% براي عيب يابي جعبه دنده ارزيابي و ارائه گرديد و در حال حاضر در خط توليد جعبه دنده در شركت تراكتور سازي كردستان مورد استفاده قرار مي گيرئد. اين ماشين براي اولين بار در سطح دنيا به اين شكل و روش كار طراحي شده و عمده ترين كاربرد آن تشخيص عيوب داخلي جعبه دنده ها و جلوگيري از ورود جعبه دنده هاي معيوب به خطر مونتاژ تراكتور است.

در اين اختراع براي تشخيص شعله لوازم گازسوز مبتني بر پالس هاي جريان كه از سيستم برق شهر نيز ايزوله است استفاده نموديم تا شرايط ايمني جريان بالاتر، نويز كمتر، كاهش خطاهاي المانها در توليد انبوه، ايزولاسيون و در نهايت دقت عمل بالا فراهم گردد. به طور خلاصه از جمله مزاياي سيستم فوق به استفاده از سيگنال جريان به جاي سيگنال ولتاژ جهت كاهش نويز و افزايش قابليت اطمينان در عملكرد طولاني مدت، ايزولاسيون مدار الكترونيكي تشخيص شعله از برق شهر كه در اين مدار حتي تغذيه مدار نيز از مدار كنترلر ايزوله ميباشد، استفاده از پالس هاي جريان به جاي ولتاژ ثابت كه امكان خطاي رانش و تغييرات المانهاي الكترونيكي را به صفر مي رساند، كاهش حجم مدار و كار در ولتاژ هاي ورودي و تغذيه كمتر از 24 ولت و داشتن بهره زياد بخش الكترونيك براي داشتن حساسيت تشخيص بالا اشاره نمود.